دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میبد
.

رفیق عزیز!
تا آن زمان که سرود مرگ مارا با خروش مبارزه درهم آمیزد
هرجا که مرگ غافلگیرمان کند گو خوش آمدی
# # #
تا بندهای رنج کهن آفریده شد
صد ها برده چو من افریده شد
دیوارها بنا شد ودر ظلمت جهان
درها برای بسته شدن آفریده شد
وز بند های عشق در انسان بی شکیب
عصیان روح و محنت تن آفریده شد
تندیسی از خمیره خونین هستی لم
زیر شکنجه چهره من آفریده شد
# # #
در آخرین لحظه اعتراف خواهم کرد
در ازدحام سکوت اعتکاف خواهم کرد
بس است هر چه که خنجر به پشت خود زده ام
حضور حنجره ام را غلاف خواهم کرد
به عمر در به در من چقدر مدیون است
حساب ثانیه هایی که صاف خواهم کرد
دوباره یک نفراز بیت آخرم رد شد
که عاقبت خود او را نگاه خواهم کرد
.
این آخرین هشدار است
جنبش دانشجویی آماده قیام است
دانشجویان مبارز! مردم سربلند ایران! آزادگان جهان!
جنبش دانشجویی روزهای بسیار سختی را می گذراند، بعد از قتل عام 67 کسی به خاطر ندارد که حجم بازداشت ها به این گستردگی بوده باشد و باید توجه داشته باشیم بعضی عوامل امنیتی با ایراد مصاحبه های ضد و نقیض سعی در آرام کردن فضای ملتهب این روزها دارند اما جنبش دانشجویی در طول تاریخش همواره بیدار بوده و فریب این جو سازی های بچگانه را نمی خورد، گیریم که چند نفر را هم ٱزاد کنید، اولا ما تا آزادی تک تک رفقای دربندمان از پا نخواهیم نشست و هر لحظه ای که این عزیزان را در محبس خود نگاه دارید بر جرم خود بیشتر افزوده اید، دوما در خوشبینانه ترین حالت که به غیر از چند نفر از لیدرها بقیه را آزاد کنید و به رسم کثیف 28 ساله تان فشار را بر رفقایمان زیادتر کنید تا به هدف شوم خود مبنی بر اعترافات تلویزیونی و یا هر نتیجه دروغ آمیز دیگری برسید، یقین داشته باشید هنگامی که عده ای از رفقای دربندمان بیرون بیایند و دوباره به ما بپیوندند خون تازه ای در رگ جنبش چپ ایران خواهد جوشید و اقدام ننگینتان را فاش تر خواهیم ساخت، شما مزدوران آنچنان کوته فکرید که می خواستید یک جنبش را اسیر کنید و فهمتان کشش ندارد که درک کند جنبش بصورت بالقوه در سراسر ایران ریشه دوانیده است و شما با این سرکوب خونینتان فقط جهت جنبش را رادیکال تر از پیش می کنید که این رادیکالیسم دقیقا هدف ما نیز هست.
حتی قوه ی قضاییه نیز در نامه ای به رهبری به این بازداشتیان بند 325 سپاه اعتراض کرده است، متاسفانه اخبار حاکی از آن بود که رفقایمان بارها به دلیل خونریزی به بهداری زندان اتقال پیدا کرده اند و فشار اآنچنان افزایش یافت که خبر خودکشی یکی از رفقا که احتمالا سعید حبیبی بوده به بیرون درز کرد، این به این معناست که آنچنان فشار غیر انسانیتان را بر زندانیانمان زیاد کرده اید که برای نجات خود و دیگران اقدام به بریدن رگ دستش کرده است، شما باید در دادگاه تاریخ به این جنایت های خود پاسخ دهید، چگونه می توانید چهره ای حق بجانب بگیرید وقتی که در همین سال گذشته حداقل سه دانشجو در زندان شما خودکشی کرده ان د وقتی که عدنان حسن پور به عنوان یک روزنامه نگار در انتظار اجرای حکم اعدام است وقتی تعداد بیشماری از فعالین جنبش زنان را در زندان شکنجه ی قرون وسطایی می کنید وقتی که محمود صالحی را در بیهوشی مطلق و با حال بسیار وخیم آنطور وحشیانه به تخت بیمارستان می بندید وقتی که دانشجویان پلی تکنیک را تا جایی که می توانید شکنجه ی جسمی و روحی می کنید، و قتی که زبان منصور اسانلو را با تیغ موکت بری می برید و قتی که بیش از 30 نفر اعدامی سیاسی در سال گذشته کرده اید وقتی ... این لیست جنایات شما را هیچ وقت نمی توان کامل کرد چرا که ثانیه به ثانیه ی عملکردتان جنایت و فحشا بوده شما به خشم انقلابی مردم سربلند ایران محکومید و دیر نیست که تاوان تمام جنایت هایتان را بپردازید.
این جمله را خطاب به رئیس جمهور مهرورز و عدالت طلب می گویم مبارک باشد که در دوره ی ریاست جمهوریتان رکورد سرکوب همه ی رییس جمهوران ایران را (به غیر از آقای خامنه ای در دهه 60) شکستید و نشان دادید چقدر به تک تک مردم ایران مخصوصا دانشجویان مهر می ورزید، نام خود را در تاریخ ایران سیاه تر نکنید، از خشم انقلابی مردم آزاده ی ایران بترسید که وعده ی همه ی ظالمان تاریخ است، شما باید دستور آزادی آزادی رفقای دربندمان را صادر کنید و بدانید هیچ نیرویی جلوی خیزش انقلابی خلق همیشه قهرمان را نمی تواند بگیرد و ما باز هم می گوییم تا آزادی تک تک شکوفه های زندانیمان از پا نخواهیم نشست و خورشید آزادی را به قیمت جانمان هم که شده بر تارک آسمان خواهیم نشاند، این آخرین هشدار است، جنبش دانشجویی آماده ی قیام است.
بیانیه در محکومیت پروندهٔ نگران کنندهٔ
دانشجویان چپ
ارغوان!
بیرق گلگون بهار!
تو برافراشته باش!
شعر خونبار مني!
یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش!
چه سالها که گذر نکرد، چه دل هایی که نتپید،چه چشم هایی که خیس نشد، ...ارابه ی تاریخ بی رحمانه می چرخید، اما خاطره ها می جوشید، در سمفونی مشت های خونین جوانان این بار ...آری... از ورود نیکسون، آن دلقک فرومایه ی امپریالیست آغاز شد و آن سه دیگر گونه مرد شهید راه خلق گشتند و حماسه ای آغاز شد به نام 16 آذر ، حماسه ای که از مبارزه با امپریالیسم جهانخوار آمریکا آغاز شد و به جنبشی فراحکومتی تبدیل گشت ... جنبشی که در آن از صله و مدیحه سرایی خبری نبود ، جنبشی که افشا کننده ی پلشتی های تمامی حکومت های جابرانه بود ... فعالیتی که جنبش دانشجویی نام گرفت.
و سالها گذشت با تلخی ها و مرثیه های شکست های انباشته در قلب های خونین ستمدیدگان تاریخ، تا که جمعی از رفقای با شهامت دانشگاهی، 13 آذر در تجمعی به یاد ماندنی دوباره فریاد «آزادی، برابری» سر دادند و اینک در چهار زندان چندین نقب در محبسی پینوشه وار، اسیر گشته اند.
اکنون ما فعالین چپ میبد موج نگران کننده و سنگین سرکوب اخیر بر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب که با شکنجه های بسیار شدید جسمی و روحی آنان و اقدام به پرونده سازی سنگین به منظور صدور احکام بالا را قویاً محکوم کرده و اعلام می کنیم فشار بر دانشجویان باید متوقف شود، حالا که اخبار مبنی بر وخامت حال یکی از دانشجویان با عنوان بسیار مشکوک و سابقه دار «خودکشی» منتشر شده است نگرانی شدید خود را از ادامه ی این فشار های سنگین اعلام می داریم.
خطاب به احمدی پینوشه
هنوز گاهی از زمین لرزه ی رادیکال وار دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در گرانیگاه گستره ی دانشگاهی کشور یعنی دانشگاه تهران نگذشته بود که خبر تاسف انگیز توطئه ای وسیع در هیبتی سیاه تمامی فعالین دانشجویی خصوصاً فعالین چپ دانشجویی را خشمگین و غضبناک ساخت، خبر اتهام اخیر به فعالین مازندران مبنی بر بمب گذاری در نمایشگاه بسیج دانشگاه بابل عمیقاً دانشجویان را نگران ساخته است، این اتهام خبر از اقدام کور عده ای معلوم الحال برای پرونده سازی سنگین برای دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دارد و این موضوع نشان می دهد حالا که اقدام آنان بی نتیجه مانده است باید منتظر اقدام های دیگری برای ساختن پرونده های جدید و سنگین برای دانشجویان باشیم چرا که بازوی استبداد تصمیم گرفته تا حکم های سنگین برای آنها صادر کند.
اخباری که از 46 دانشجوی چپ بازداشت شده می رسد ما را به شدت نگران ساخته است، گزارشات موثق حاکی از آن بود که سه نفر از دانشجویان به نام های بهروز کریمی زاده، مهدی گرایلو و سعید حبیبی بارها به علت خونریزی شدید به بهداری زندان منتقل شده اند، خبر ها این احتمال را به ذهن ها متبادر می سازد که احتمالاً هدف همان گرفتن اعترافات تلویزیونی کذایی از دانشجویان است چرا که اتهام آنان غیر اقدام بر ضد امنیت ملی «مشارکت در توطئه ی دشمن» عنوان شده بود ، به هرحال تنها چیزی که آشکارا به چشم می آید فشار بسیار زیادی است که به این فعالین چپ وارد می شود که نهایتا روز سه شنبه یکی از زندانیان سیاسی به نام عمادالدین باقی طی ملاقاتی که با وکیلش داشته است خبر داده که یکی از دانشجویان در زندان به دلیل فشار های شکننده ی وارده بر او اقدام به خود کشی کرده و حال وخیمی دارد، خبرها حاکیست که این دانشجو که نامش اعلام نشده اما احتمالا باید سعید حبیبی باشد ، زیر فشارهای وارده اقدام به بریدن رگش کرده و از آنجایی که چندین خودکشی و مرگ مشکوک تا کنون در زندان های رِژیم اتفاق افتاده است ما به شدت نگرانی خود را نسبت به این موضوع اعلام می کنیم.
رشد و نمو جنبشی مستقل از اپورتونیست های خارج کشور و اصلاحات دروغین داخل کشور از دیرباز خواست تاریخی جامعه دانشگاهی کشور برشمرده می شد. امروز فعالین چپ دانشجویی دانشگاه های کشور در جبهه های گسیخته از هم اما یکصدا فریاد حق خواهی طبقات فرودست اجتماع اعم از کارگران معلمان و همه ی زحمت کشان ایران را سر می دهند، امروز چپ دانشجویی ایران بی تفاوت به دهن کجی های سازشکارانه ی رهبران چپ نمای جهان همچون چاوز، اورتگا، مورالس و سایر عمال امپریالیسم جهانی در بستر فاشیستی میهن خویش بر طبل آزادی و برابری همه ی خلق های تحت ستم و دیکتاتوری می کوبند: دانشگاه و دانشگاهیان در برابر شعار امروز شما آقایان که «هم شرقی هم غربی» است می ایستند و تا رهایی کامل خلق های تحت ستم خاورمیانه و جهان از پای نخواهند نشست و بدانید که سناریوی اخلالگری و وابستگی خارجی کهنه تر و تکراری تر از آن است که مردم ایران را بفریبد، بدانید که تجربه ی اعترافات تلویزیونی شما دیرگاهی است که به شکلی کمیک و طنزگونه در افکار عمومی نگریسته می شود و بی خوابی ها و افیون زدگی های شمایان ره به جایی نخواهد برد، بدانید که از هر قطره ی خون ژاله های دربندمان دشتستانی از شقایق برپا خواهیم کرد، بدانید که پرچم سرخ آزادی و برابری را با خون سرخمان هم که شده بر بام بلند شهر خواهیم نشاند، اینان هراسشان ز یگانگی ماست.
دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب ميبد