۱۷ بهمن ۱۳۸۷

سایت رسمی
.
دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میبد
.

۱۶ بهمن ۱۳۸۷

« بیانیه دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میبد »

.
هجوم سراسری به حقوق کارگران را

شدیدا محکوم می کنیم




« ای تو سازنده ی دنیای نوین
کارگر! برخیز
جان به لب آمده اشکم به فغان می سوزد
هان کجایی که بر خاک خون جاریست
من که در خشم تو امید جوان می بینم
ای تو زایش گر فردای بزرگ ، کارگر!
آفتاب را نتوان پنهان کرد
عشق می آید و می خواند و می ماند پاک
زندگی باز درین مرز خواهد نشست »


متاسفانه ما در جامعه ای طبقاتی زندگی می کنیم ، جامعه ای با اقتصاد تک محصولی ، اقتصادی با نفت 70 دلار ، نفتی که رئیس جمهور منتخب مردمی و پرکار ما ( که زحمت کش و صادق است! که هیچ وقت دروغ نمی گوید! و هیچ دغدغه ای جز آسایش مردم در سر ندارد! و از هیچ اقدامی برای گسترش فرهنگ و کاهش شکاف طبقاتی فرو گذار نمی کند! ) با بشکه ای 5 دلار می تواند کشور را اداره کند چون با نفت 70 دلار نمی شود اداره کرد .

مارکس می گوید در یک جامعه ی طبقاتی ثروت در سویی و فقر و رنج و محنت در سویی دیگر انباشته می شود و ما که در کشوری بسیار ثروتمند زندگی می کنیم ، از آنجایی که دارای اقتصاد تک محصولی نفتی هستیم لذا ثروت جامعه نه فقط در دست طبقه ی طرفدار ایددولوژی سرمایه که تنها در دست حاکمان این جوامع انباشته می شود و اگر در این قبیل جوامع تکلیف عمومی در مورد دو مسئله ی حیاتی هر نظام اقتصادی یعنی : «مالکیت» و «توزیع عادلانه ی ثروت» مشخص نشده باشد یا به نفع طبقه ای محدود و استثمارگر تعریف شده باشد ، آن وقت با فاجعه ای ضد انسانی از آن قبیل که برای طبقه ی مولد در زنجیر و ستمکش ما افتاده است روبرو خواهیم بود :

« کارگران کارخانه ی نساجی تبریز 20 ماه است حقوق نگرفته اند، کارگران کارخانه شیلر مهاباد 14 ماه است حقوق نگرفته اند ، کارگران کارخانه های ایران ترمه و تهران پتو 13 ماه است حقوق نگرفته اند ، کارگران اخراجی شرکت سامیکو صنعت همدان با تاخیر 8 ساله در پرداخت حقوق و معوقات مواجه شدند ، کارگران کارخانه ی ذوب ریز سماء 5 ماه است حقوق نگرفته اند ، کارگران کارخانه ی ناز نخ 4 ماه است حقوق نگرفته اند ، کارگران شاغل در پروژه ی جاده ی سقز بوکان (بزرگراه میاندوآب – کرمانشاه) 4 ماه است حقوق نگرفته اند ، کارگران کارخانه ی نارنج قزوین 4 ماه است حقوق نگرفته اند و کارگران کارخانه ی فرنخ و مه نخ 3 ماه است که حقوق خود را نگرفته اند .
از طرف دیگر دبیر اجرای خانه کارگر قزوین خطاب به وزیر کار گفنه است که در سال آینده باید هرروز منتظر تجمع کارگران در جاده ها و مقابل کارخانه ها و همچنین اخراج های دسته جمعی کارگران باشیم ، در همین راستا 1500 نفر از کارگران ایران ترمه و تهران پتو ، 100 نفر از کارگران کارخانجات آزمایش ، 200 نفر از کارگران نساجی شهید مطهری ، 100 نفر از کارگران کارخانه قند ورامین ، 70 نفر از کارگران کارخانه ی تیز رو و همچنین تعداد زیادی از کارگران شرکت آرمین شرق اخراج شده اند .
از طرف دیگر شرایط کاری این کارگران هم در وضعیت بسیار بدی به سر می برد ، به عنوان مثال فقط در سال اخیر در استان مازندران بیش از 40 نفر از کارگران ساختمانی در حین انجام کار جان خود را از دست داده اند و در بسیاری از صنف ها اکثریت کارگران از هیچ نوع بیمه ای برخوردار نیستند . »


متاسفانه مسئولان غیر متخصص در کشور ما هزاران قرارداد ترکمانچای و گلستان نفتی و گازی با مزدوران فرامنطقه ای ایدئولوژی سرمایه منعقد کرده اند که استثمار همیشگی طبقه ی مولد جامعه ی ما را تضمین می کند ، اگر بودجه ی عمومی کشور ته کشیده است ... اگر صندوق ذخیره ی ارزی کشورمان خالیست ... اگر طبقات پایین جامعۀ مان با گرسنگی مفرط و عذاب دست و پنجه نرم می کنند ... اگر کارگران شریف و زحمت کش ایران با مشکلات اقتصادی شدیدی روبرو هستند ... تنها و تنها به این دلیل است که مسئولان نالایق راه را برای استعمار نوین باز کرده اند و قراردادهای طولانی مدت با ارقام بسیار کم با کشور های حامی بورژوازی بسته اند و طبقه ی مولد ثروت و کارگران ستمکش را استثمار می کنند و دلال جیب های گشاد بورژوازی ملی و فرامنطقه ای شده اند :
.
بورژوا کمپرادور
.
در شرایط حاد کنونی جنبش های کارگری نماد روشن امید هستند تا رهایی حقیقی جامعه را ممکن سازند ، در این راستا برای رسیدن جامعه ای بی طبقه و توقف ظلم طبقاتی نزدیکی و همراهی جنبش دانشجویی با جنبش طبقه ی کارگر ضرورتی گریز ناپذیر و فوری دارد ، لذا ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میبد این هجمه ی سراسری به حقوق کارگران را شدیدا محکوم کرده و آن را در راستای سود بیشتر طبقه ی اندک سرمایه دار می دانیم ، ما خواستار توجه جدی مجامع جهانی و افکار عمومی به این فجایع خاموش هستیم و اعلام می کنیم تا زمانی که مسئله ی «مالکیت» و معادله ی «توزیع ثروت» به نفع طبقه ی مولد و کارگر تغییر پیدا نکند و تا زمانی که دست استثمارگران طبقه ی کارگر از حقوق انسانی اکثریت مولد جامعه کوتاه نشود و حقوق حقه و حداقلی کارگران احقاق پیدا نکند ، در صف اول مبارزه در کنار کارگران خواهیم ایستاد و از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد :


کارگران جهان متحد شوید، رفقا متحد شوید



« دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میبد »

آدرس جدید :
.
www.dabmeybod.blogspot.com
.

۱۰ بهمن ۱۳۸۷

انعکاس جهاني


درج خبر دستگیری رفقای اصفهان

در نشریات و وب سایت های آلمان



Mitglied bei Azady-Barabary


Amir Mohsen Mohammadi, ein bekannter Journalist, der zahlreiche Artikel im Iran geschrieben hat, war der erste von ihnen, der am 6. Oktober verhaftet wurde. Nach seiner Verhaftung gründeten wir einen Ausschuss, um seine Freilassung zu fordern. Drei der anderen verhafteten Studenten (Neda Asadi, Maziyar Masoumi und Arsalan Sadeghi) waren an demselben Ausschuss beteiligt. Alle anderen vier Studenten wurden am 13. Oktober verhaftet und zum Dastgerd-Gefängnis in Isfahan transportiert.

Wir hoffen auf die internationale Unterstützung und Solidarität mit der Studentenbewegung im Iran und die Freilassung unserer Kommilitoninnen. Wir fordern, dass die iranischen Regime mit der Unterdrückung der StudentInnen aufzuhören. Mit euerer weiterer Solidarität könnensie unsere Bewegung nicht zum Schweigen bringen.


Studenten für Freiheit und Gleichheit im Iran
.

اتهامات ساختگي اميرمحسن

.


طبق آخرین اخبار رسید از وضعیت رفیق امیر محسن محمدی روز نامه نگار و فعال حقوق بشر که توسط نیروهای امنیتی اصفهان باز داشت شده است و در زندان دستگرد اصفهان نگهداری می شود با پی گیری های انجام شده از اتهامات ایشان آگاهی یابیم.اتهامات این فعال حقوق بشر بهشرح زیر می باشد

1-همکاری با گروه های اوپوزیسیون
2-نشر عقاید الحادی و مارکسیستی
3-نشر اکاذیب در نشریات متعدد سراسری
4-نشر اکاذیب علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در وبلاگ ها و سایت های متعدد
5-اقدام علیه امنیت ملی
6-اقدام برای بر اندازی نظام با عضویت در سازمان دانشجویان آزادی خواه وبرابری طلب
7-توهین به مقدسات نظام
8- توهین به رهبری
9-توهین به رییس جمهور مردمی
10-توهین به سپاه پاسداران
11-توهین به ارکان اساسی نظام مقدس ایران
12-توهین به مجلس
13-توهین به دادگستری
14-اقدام علیه امنیت ملی به نام سازمان دیدبان حقوق بشر
15-اقدام علیه امنیت روانی جامعه از طریق صدای آمریکا

این تنها بخشی از موارد اتهامی 22 موردی امیر محسن محمدی است به محض بدست آوردن اطلاعات بیشتر حتما انتشار خواهیم داد در ضمن لازم به ذکر است تمام اینها پرونده سازی بیش نیست




خبرنامه آزادي برابري

.

نامه به 774 شخصيت بين المللي



گزارشی از دستگیری رفقای اصفهان و یزد
.
ارسالی به 774 نهاد و شخصیت سیاسی



report of new student arrest in iran

On Monday 13 october 2008 , Iranian security police , once again, on the threshold of current semester had began to keep on follow and arrest of students which are known az the F&E seeking- freedom and equality seeking students in iran and now all over the world.islamic regime of iran had opened the court case and framed up by means of many charges such as holding the student-day anniversary , workwr-day(1th may) nniversary, 8th march anniversary etc . referring to our recent declaration of massive student arresting in the last autumn-more than fifteen students – over the country now again, five students had been arrested by repressive regime in current month.

1-Amir Mohsen Mohammadi: writer and wellknown journalist , human right active , one of the F&E seeking students

2-Neda Asadi : writer and editor , one of the F&E seeking students

3- Arsalan Sadeghi: writer and editorship and political active and one of the F&E seeking students

4-Habibeh Alaei: writer and political active and one of the F&E seeking students

5-Maziyar Masoumi:writer and political active and one of the F&E seeking students

First of them had arrested on 6 october and the rest had been arrested 13 october and moved to dastgerd prison isfahan.

Mr.mohammadi is one of the wellknown journalist which had ordered to many presses in iran. After his arrest we r to form and organize a seeking committee to release him whit participation of some students like masoumi and sadeghi and asadi and someone else .in order to passible implications and this hot and explosive situation our moral imperative commands us to support tightly and stand for their release
.


دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب میبد
.

ساعات واپسین دستگیری

شعري براي اميرمحسن
.

رفیق امیرمحسن محمدی درساعات واپسین دستگیری اس ام اس هایی را ارسال داشت
که همنشین لحظات نگرانی ماست :


رفیق عزیز!

تا آن زمان که سرود مرگ مارا با خروش مبارزه درهم آمیزد

هرجا که مرگ غافلگیرمان کند گو خوش آمدی

# # #

تا بندهای رنج کهن آفریده شد

صد ها برده چو من افریده شد

دیوارها بنا شد ودر ظلمت جهان

درها برای بسته شدن آفریده شد

وز بند های عشق در انسان بی شکیب

عصیان روح و محنت تن آفریده شد

تندیسی از خمیره خونین هستی لم

زیر شکنجه چهره من آفریده شد

# # #

در آخرین لحظه اعتراف خواهم کرد

در ازدحام سکوت اعتکاف خواهم کرد

بس است هر چه که خنجر به پشت خود زده ام

حضور حنجره ام را غلاف خواهم کرد

به عمر در به در من چقدر مدیون است

حساب ثانیه هایی که صاف خواهم کرد

دوباره یک نفراز بیت آخرم رد شد

که عاقبت خود او را نگاه خواهم کرد

.


رفیق
.
محسن
.
را
.
آزاد
.
کنید

از روزی که 13 آذر توان جنبش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را به رخ عمله های سرمایه داری کشاند ، برخوردهای قرون وسطایی حاکمیت استبداد آغاز گشت، بازداشت و شکنجه ی دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب تهران، دستگیری رفقای مشهد و شمال و اهواز و هم اینک برخورد ارتجاع با دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب اصفهان و یزد.
تنها جایی که از گزند حملات قرون وسطایی اطلاعات در امان مانده بود هم اینک بهترین یارانش زیر ضرب رفته اند. رفیق محسن محمدی بعد از چند بار احضار به ستاد خبری وزارت اطلاعات اصفهان، نهایتا در تاریخ چهارشنبه 17 مهر بازداشت و گویا به زندان نمور دستگرد اصفهان منتقل شده است. اکنون نوبت رفقا و سایر انسانهای آزادیخواه است که اعتراض خود را نسبت به این بازداشت و سایر بازداشت ها اعلام دارند و خواهان رهایی بدون قید و شرط رفیق محسن محمدی از بند گردند.


امضا:

علیرضا داودی
حمید سعید لو
پیمان پیران
بهروز کریمی زاده
کاوه عباسیان
محمد امین مدهوش
محمد حسن طالبی
سعید جعفری
وحید شکوهی نیا
ارسلان صادقی
مازیار معصومی
مجید بهرامی
زری عرفانی
هادی صالحی زاده
کامران کریمیان
مجید حداد
بهناز جنتیان
اکبر ابراهیمی
کاوه محمدی
میلاداحمدی نژاد
علی اجاقی

از تمامی انسانهای آگاه می خواهیم با امضای این بیانیه اعتراض خود را نسبت به بازداشت محسن محمدی اعلام کنند.


کمیته ی پیجویی وضعیت محسن محمدی
.
بازداشت بهترين رفيقمان اميرمحسن محمدي


در ادامه ی روند سرکوب گسترده ی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب از تاریخ سیزدهم آذر سال هشتاد و شش و پس از احضارهای مکرر به ستاد خبری اصفهان روز هفدهم مهر سال جاری رفیق امیر محسن محمدی دانشجوی رشته ی ارتباطات دانشگاه میبد بعد از احضار مجدد به اداره ی اطلاعات شهرستان اصفهان بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافت .

رفیق امیر محسن محمدی طی ماه های گذشته چندین بار به اداره ی اطلاعات اصفهان احضار شد و مدت یک روز نیز در بازداشت و تحت بازجویی در اداره ی مذکور به سر برد . در پی بازداشت رفیق محمدی روز هجدهم مهر ماه پدر وی نیز به دادگاه انقلاب اصفهان احضار گردید و پس از مراجعه ی حضوری مامورین امنیتی به منزل پدری رفیق امیر محسن محمدی در اصفهان روز نوزدهم شهریور ماه او را به حفاظت اطلاعات سپاه اصفهان منتقل کردند و لوازم شخصی وی از جمله کامپیوتر او را ضبط کردند .

خبر ها حاکی از این است که اين فعال دانشجویی آزاديخواه و برابري طلب دانشگاه ميبد را که با تعداي از روزنامه ها و نشريات سراسري همکاري مينمود پس از مدتی به زندان دستگرد اصفهان انتقال داده اند و تا کنون از شرایط وی و چگونگی وضعیت جسمی او اطلاعی در دست نیست ما جمعی از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های شهرستان یزد ضمن محکوم کردن ادامه ی بازداشت غیر قانونی رفیق امیر محسن محمدی ، خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط او هستیم و اعلام می داریم که این برخوردهای گسترده با آزادی خواهان و برابری طلبان ما را از تلاش برای نیل به مقصود خود باز نخواهد داشت و در راه آزادی رفقایمان از بند هر چه در توان داریم دریغ نخواهیم کرد . جرم رفیق امیر محسن محمدی آزاد اندیشی است و زندان و بازداشت پاسخ هیچ اندیشه ی برابری طلبانه ای نیست . با اتحادی همه جانبه و سراسری او را از زندان آزاد خواهیم کرد تا به آغوش خانواده و دوستان خود باز گردد .



دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه یزد
.
.
بازداشت اميرمحسن محمدی

The
.
Proclamation
.
of the
.
arresting :
.
َAmir Mohsen
.
Mohammadi


Wednesday morning (8 Oct 2008) Mr Mohsen Mohammadi one of the Islamic Azad University students (Meybod branch) had been arrested by Sepah Force – Islamic Republic of Iran Guard – and carried to an unknown place and there is no news about him up to now. According to his dangerous situation and his health we are expecting the human rights organizations and groups, helping us immediately to publish the news about Mr Mohammadi and pursuing to release him from the prison quickly.

Thanks for your attention and helping


Student of Islamic Azad University of Yazd
___________________________________




بازداشت اميرمحسن محمدي




محسن محمدي ، روزنامه نگار و فعال دانشجوئي آزاديخواه و برابري طلب، در تاريخ 17 مهر پس از احضار به ستاد خبري وزارت اطلاعات بازداشت گرديد و تاكنون خبري از وي در دسترس نمي باشد. لازم به ذكر است كه وي قبل از اين ، سه بار ديگر به ستاد خبري احضار شده و مورد تهديد و بازجوئي هاي خشونت آميز قرار گرفته بود و اتهامات سنگيني از جانب وزارت اطلاعات به وي نسبت داده شده بود ، در حالي كه اكثر اتهامات ساختگي و بدون هيچ دليل و مدركي بوده اند.



كميته پي جوئي آزادي رفيق محسن محمدي

http://www.komite-peyjui.blogfa.com/

.

حکم دادگاه قاتل سميه کاکاوند دانشجوی دانشگاه میبد


روح الله دهقانی فیروزآبادی:
.
(مامور نیروی انتظامی و برادر رئيس کميته انظباطي دانشگاه ميبد )
.
محکوم به اعدام شد


سرانجام پس ازماه ها پیگیری و تلاش خانواده دانشجوی مقتول و دانشجویان دانشگاه میبد، هفته گذشته در تاریخ 10/6/87 دادگاه جنایی س.کاکاوند که توسط یکی از خویشاوندان پرسنل دانشگاه مورد سوء استفاده عاطفی و فریب قرار گرفته بود و نهایتاً منجر به قتل هم دانشگاهی خوبمان گشته بود، حکم به قصاص و اعدام روح الله دهقانی فیروزآبادی برادر مدیر گروه حقوق دانشگاه داد.
لازم به ذکر است دادگاه مذکور از ورود دانشجویان حاضر در محل دادگاه ممانعت به عمل آورد.
پس از تحقیقات نهایی آشکار گردید که قاتل (ر.دهقانی) پس از قتل بی رحمانه همکلاسی خوبمان مبادرت به سرقت جواهرات و برداشت پول از حساب نامبرده نموده است.
علی رغم تایید حکم اولیه اعدام برای قاتل، خانواده و دوستان کاکاوند عزیز از ادامه روند رسیدگی به این پرونده در مراحل تجدید نظر خواهی اظهار نگرانی و بی اعتمادی می نمایند. در گذشته نیز شکستن احکامی که جهت احقاق عدالت و رضایت عامه صادر شده بودند به کرات مشاهده شده است.

دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب این پیروزی را به خانواده کاکاوند و همه دانشجویان آن دانشگاه تبریک گفته و علی رغم تلاش خویش در جهت کنارگذاری احکامی چون اعدام از سیستم قضایی حمایت خود را از ایشان اعلام می دارد.

بيانيه دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب ميبد

.
درمحکومیت اعدام وسرکوب
فعالین سیاسی واجتماعی کردستان
دوشنبه ، 28 مرداد 1387



«... و استفراغ هر خون از دهان هر اعدام
رضای خودرویی را می خشکاند
بر خرزهره ی دروازه ی یک بهشت.»



نظام جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون بیشترین سرکوب و مقابله را با مردم ستم دیده، محروم و زحمت کش کردستان انجام داده است، از یک سو کردستان - این سرسبزِ سرخْ فریاد ـ را در محروم ترین و فقیرترین شرایط اقتصادی و رفاهی-اجتماعی ممکن نگاه داشته است و از طرف دیگر هر اندیشه ی آزادیخواهانه و برابری طلبانه را که در این منطقه به خروش آمده است به شدت سرکوب کرده است.
فعالین سیاسی و اجتماعی در کردستان با کوچکترین فعالیتی بازداشت و شکنجه می شوند، اکنون خشونت رژیمِ تا آنجا پیش رفته است که فعالین سیاسی و اجتماعی در کردستان را حتی به خاطر بیان عقاید و اندیشه هاشان بازداشت، شکنجه و در نهایت اعدام می کنند.
ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب این هجمه و سرکوب را به شدت محکوم می کنیم و خواستار آزادی فوریِ کلیه زندانیان در بند مخصوصا رفيق فرهاد حاج میرزائی و لغو فوریِ حکم اعدام ۸ نفر ازفعالان سیاسی در کردستان : ۱- حبیب اله لطیفی (فعال دانشجو)، ۲- فرزاد کمانگر ( معلم، فعال مدنی و حقوق بشر)، ۳- انور حسین پناهی (معلم، فعال مدنی)، ۴- عدنان حسن پور (روزنامه نگار، فعال مدنی) ۵- هیوا بوتیمار ( فعال حقوق بشر، روزنامه نگار) ۶- فرهاد وکیلی (فعال مدنی)، ۷- علی حیدریان (فعال مدنی)، ۸- ارسلان اولیایی (فعال مدنی) هستیم و اعلام می داریم کردستان خاموش نخواهد ماند و با هر اعدام، آتش خشم انقلابیِ مردم ستمکش آن را شعله ورتر خواهید کرد.
ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب اعلام می داریم در هیچ شرایطی فعالین سیاسی و اجتماعی و مردم کردستان را تنها نخواهیم گذاشت و تا آخرین نفس برای آزادی و برابری آنان اقدام خواهیم کرد، ما در راه آزادی و برابری تمام انسانها جز زنجیرهایمان چیزی برای از دست دادن نداریم.


زنده باد آزادی
.
زنده باد برابری

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب میبد

صدور حبس تعزیری
.
برای یک دانشجو
.
در میبد

دوشنبه ، 28 مرداد 1387


شعبۀ ۱۰۱ دادگاه انقلاب شهر میبد بعد از ۹۲ روز دادگاه «اسماعیل صلاحی» را برگزار کرد و با صدور حکمی سنگین او را به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم نمود.

صلاحی هنگام بازداشت در ۱۱ اردیبهشت امسال دانشجوی ترم آخر رشته حقوق بود و بر قوانین مربوط به حقوق متهمان و شرایط بازداشت اشراف کامل داشت اما ماموران لباس شخصی اطلاعات در حالی که از ارائه ی حکم قضایی برای ورود و بازداشت خودداری می کردند، با خشونتی بی سابقه به منزلش در محلۀ فیروزآباد شهر میبد یورش برده و او را به شدت مجروح و سپس بازداشت نمودند و کلیه وسایل شخصی، کامپیوتر، کتابخانه و دست نوشته هایش را نیز ظبط کردند، او به جرم ابراز عقیده و داشتن مرامی خاص با شرایط غیرانسانی و عدم رسیدگی پزشکی روبرو شده بود و این در بایکوت سیاه رسانه ها و بی خبری عمومي اتفاق افتاد.

تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب، ارتباط با عرفای نعمت الهی، توهین به مقام رهبری و مراجع تقلید، تشکیل جلسه های غیرقانونی با افراد و مکاتبه با سفارتخانه ی کشورهای خارجی! در دادگاه انقلاب میبد به عنوان بخشی از اتهامات وی اعلام شده است. اسماعیل صلاحی که سرانجام با قید وثیقه آزاد شده بود، در روز یکشنبه ۱۳مرداد ماه ۱۳۸۷ از سوی شعبه ۱۰۱ دادگاه انقلاب شهرستان میبد احضار گردید و نهایتاً در روز محاکمه با ارفاق به تحمل ۱ سال حبس تعزیری مشروط به کنار گذاشتن فعالیت هایش محکوم شد.


بیانیه دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب میبد درمخالفت باجنگ



نه ای بزرگ به جنگ ارتجاعی و امپریالیستی

شنبه ، 29 تیر 1387


جنگی در خواهد گرفت.
اولین جنگ نیست.
پیش از آنها جنگ های دیگری هم بوده است
وقتی جنگ تمام شد.
پیروزمندان بودند و شکست خوردگان
فرودستان سرزمین مغلوبان
گرسنگی می کشیدند و
فرودستان سرزمین فاتحان نیز.



کابوس هولناک جنگ هم چنان چون دشنه ای به خون غلتیده بر قلب خلق ستم دیدۀ تاریخ فرو می رود.
امروز، جهان شاهد جنگ افروزی و نظامی گری نظام سرمایه باهدف برآوردن ضرورت های عینی امپریالیسم یعنی جهانی سازی استبدادی و استعماری می باشد.
نکته ای که باید بدان اشاره کرد این است که منطق سرمایه با ضرورت سلطۀ نیروی قوی تر بر ضعیف تر پیوند ناگستنی دارد و امپریالیسم نیز به نوبۀ خود نتیجۀ حرکت بی امان سرمایه به سوی انحصار است ، انحصاری که از به زیر سیطره کشیدن یا نابودی رقبایی است بوجود می آید که مانع حرکت پرقدرت نظام سلطه می شوند.
امپریالیسم استثمار گر امروزه با توپ و تانک می خواهد آزادی و دموکراسی را به کشورها صادر کند و هر انسان آزاد اندیش و برابر طلبی می داندکه جنگ جزء نابودی شان والای انسانی عمل دیگری انجام نداده است.
واضح است که امپریالیسم از جنگ علاوه بر منافع اقتصادی کلان، سیاست گسترش نفوذ خود در مناطق پر اهمیتی مانند خلیج فارس را فعال می کند و داعیه دموکراسی خواهی او دورغی چندش آور است.
مجتمع نظامی- صنعتی نیز با توجه به این رابطه در تداوم فعالیت های استشار گرایانه جهان سرمایه داری شکل گرفته است . چرا که تداوم گسترش عظیم ترین و پویاترین اقتصاد جهان غرب یعنی آمریکا در تمام دوران پس از جنگ فقط از طریق بودجه های نظامی ، آن هم با ارقام نجومی این کشور به رغم پیامدهای وخیم نظیر، بدهی های داخلی و خارجی آن، همواره حفظ شده است.
متاسفانه در کشورهای جهان سوم که بازار اصلی تولیدات نظامی کشورهای سرمایه داری غرب می باشند، خرید مقادیر عظیم تسلیحات نظامی، آن قسمت از نیروها و منابع ارزشمندی را که می تواند صرف توسعۀ پایه های صنعتی کشور و تامین کالاهای دارای ارزش مصرفی داخلی شود، را به نابودی می کشاند و آنها را به نیروهایی تبدیل می کند که بر ضد خودشان عمل می کنند. بهترین مثالی که در این مورد می توان زد منطقه خاورمیانه است که بخش زیادی از سوخت های فسیلی و منابع زیرزمینی جهان در آن قرار دارد و از موقعیت استراتژیکی خاصی برخورداراست . این منطقه یکی از اصلی ترین وارد کننده های تسلیحات نظامی است.
هم چنین خرید اسلحه ، شمار منابع به ویژه نیروی انسانی متخصص و ماهری که لازم است اسلحۀ مورد نظر را در شرایط آماده به کار نگه دارد جذب می کند. به عنوان نمونه یک هواپیما برای آنکه در وضعیت جنگ باشد به ۴ نفرنیاز دارد که تمام وقت روی آن کار کنند .
ارقام دیگری نیز باید به آنها اضافه کرد ، مثلاً نیروی کار متخصص که در تاسیس تعمیرگاه ها و قسمت های مختلف پشتیبانی به کار می رود به این ترتیب خرید سلاح های عمده از دو سوی به اقتصاد کشورهای در حال رشد فشار می آورد: از سویی نیروی کار متخصص و ماهر را جلب می کند و از سوی دیگر منابع ارزشمند را هدر می دهد و بنیۀ ارزی آنان را تحلیل می برد,
منابعی که اگر در جای مفیدی استفاده شوند قادرند بسیاری از نیازهای ضروری توده های ستم دیده ی این مناطق را مرتفع سازند.
نتیجه گیری : نظام سرمایه، به وسیلۀ مجتمع نظامی- صنعتی خود گره کور و بسیار بغرنج سرمایه داری پیشرفته را با تغییر در ساختارو چارچوب تولید و مصرف می گشاید و این تغییر به سوی جنگ ورزی و نظامی گری در حرکت است. نکتۀ مهم دیگری که باید به آن اشاره کنیم،تجارت اسلحه و جنگ طلبی های نظام سلطه است.
در این جا به نوشته ای ازرزا لوگزامبورگ می پردازیم که در سال ۱۹۱۳ پیش از آغاز جنگ جهانی اول در مورد امتیازات بزرگ تولیدات نظامی در جهت انباشت سرمایه بیان کرده است:
" سفارش های دولتی برای تجهیزات نظامی نه تنها قدرت خریدهای پراکنده را به صورت کمیتی بزرگ متمرکز می سازد بلکه اقتصاد را ازهوس بازی ها ی مصارف شخصی، آزاد می سازد، بدین طریق اقتصاد تقریباً به طور خودکار رشد منظم و موزونی پیدا می کند. سرمایه در نهایت این حرکت خود به خودی و موزون تولید نظامی را ،با مطبوعات و مجلس که وظیفه شان ، به اصطلاح شکل دادن به افکار عمومی است، کنترل می کند و به همین دلیل در نگاه اول به این حوزه از انباشت سرمایه، به نظر می رسد که توانایی گسترش بی پایانی داشته باشد. همۀ تلاش ها برای گسترش آزاد و استقرار پایگاه های عملی برای سرمایه ، عمدتاً به عوامل تاریخی ، اجتماعی و سیاسی وابسته است که خارج از کنترل سرمایه قرار دارد، در حالی که تولیدات نظامی نمایندۀ حیطه ایست که گسترش منظم و روبه پیش آن ظاهراً در درجه اول فقط توسط سرمایه تعیین می شود "
از زمانی که رزالوگزامبورگ، درباره تولیدات نظامی ، چنین مطلبی را نوشت تا به امروز شاهد ظهور و تحکیم نوعی مجتمع نظامی – صنعتی در جهان بوده ایم که رابطه اش با دولت از نظرکیفی کاملاً متفاوت است.
و این درحالیست که نظریه پردازان سیستم بازار آزاد برای فرار از رفتار ایدئولوژیکی عنوانی می کنند که دیگر عصر ایدئولوژی به سر آمده و اینگوه شده است که اجرای فرایند تحقق سرمایه داری به شکل پیچیده نسبت گذشته انجام می شود. اما برخلاف این چرندگویی ها، انسان به دلیل داشتن خودآگاهی نمی تواند فاقد ایدئولوژی باشد.
این روزها ایالات متحده آمریکا با قدرت بخشیدن به مجتمع نظامی- صنعتی خود و صنایع اسلحه سازی اش، یک کاسبی بین المللی تحت سلطه ی خود، به هم زده است کشورهای دیگر سرمایه داری غرب نیزبه نسبت امکانات اقتصادی خود جایگاه بعدی را داشته اند و همچنین دارای ارتباط متقابل و نزدیک میان اقتصاد خود و آمریکا هستند، اهمیت این ارتباط زمانی مشخص می شود که آنها نیز در جهت بدست آوردن انحصار ،هرچند محدودتر از امریکای جنایتکار،از هرکوشش وهمراهی ای دریغ نمی کنند.
فرایند تولیدی که درون مجتمع نظامی صنعتی حاکم است با نیازهای واقعی انسان بیگانه است و گزاف نیست که بگوئیم، توجیه و هدف نهایی این تولید، نابودی کامل بشریت است.
از این مهم نیز ، غافل نباید بود که امپریالیسم ، مبارزات و مقاومت های عادلانۀ خلق ها را در هر موردی به کمک سلطه رسانه ای خود در زیر سایه «تروریسم» مدفون کرده ومی کند. امپریالیسم در وهله نخست به بهانه مبارزه با گروه های ارتجاعی ماننده القاعده عملاً بسیاری از مقاومتهای مترقی خلق ها را در دیگر کشورهای جهان مانند پرو، نپال، افعانستان و ..... به بر چسب تروریسم آلوده می کند ودر گام بعد رهایی خلق ها را به نظریه کاپیتالیستی دموکراسی پیوند زد ودست عمل از دامان موشک ها و هواپیماهای خود در می آورد . در این مقاله با صراحت عنوان می کنیم دو گروه مرتجع و ضد خلقی یعنی امپریالیسم آمریکا و حکومت استبدادی جمهوری اسلامی بیش از یک دهه است که جهان را تبدیل به جام خونین کرده اند.حمامی که در آن هزاران انسان بی گناه، که وابستگی به هیچ کدام از دو گروه ندارند، قتل عام می شوند . هر دو آگاهانه مردم عادی و زحمتکش را مورد هدف قرار می دهند. آن ها بمبهای جهنمی شان را بر روی خانه هایی می ریزند که با وزش بادی ویران می شوند . طرف دیگر این معادله نیز، با بمب گذاری در مکانهایی مانند مترو، اتوبوس و...باز هم زحمتکش ترین قشر جامعه را مورد حمله قرار می دهد.
و تکلیف انقلابی ما ایجاب می کند با آگاهی به برپایی آکسیون ها و مخالفت های گسترده ، به تمامی جنگ های سلطه طلبانه وارتجاعی یک" نه " بزرگ بگوئیم.


زنده باد آزادي

زنده باد برابري


دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب ميبد

__________________________________


رفقای کبیر متحد شوید!


چهارشنبه ، 28 فروردين 1387

با تقديم شادباشي صميمانه به مناسبت بازگشت مجدد رفيق بهروز عزيز به جمع همه دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب وسپاس و درود بر همه کساني که تا رهايي اين رفيق استوار از پاي ننشستند، در آستانه سالانه «بزرگ روز کارگر» يکبار ديگر دستان گره خورده تمامي رفقاي نزديک و دور را در راستاي برگزاري هرچه شايسته تر اين سالانه به گرمي مي فشاريم. همان گونه که مستحضريد سال ۸۶ بعنوان توشه راهي از تجارب گوناگون، وديعه گرانبهايي را در اختيار ما قرار داد. تجاربي که هر يک فتحي را در زهدان شکست به بار نشست و از هر شب تيره ی دير گذر، طليعه افقي را نمايان ساخت.

همواره پروپاگاند سالانه جهاني کارگران بعنوان يگانه فريادگر عمق و اهميت مبارزات طبقاتي، براي همه نيروهاي آزاديخواه و برابري طلب، قابل توجه و تکيه ديرينه بوده است. امسال نيز با توجه به تقويم مبارزاتي پيش رو و شرايط آتي، پياده سازي مختصات دقيق يک آکسيون کارآمد، در بستر فضاي دانشگاهي خفقان زده، هرچه بيشتر ضرورت مي يابد.

ما دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب ميبد دقت نظر رفقاي گرامي را به نکات زير معطوف مي داريم.

«کارمحلي» به عنوان ارزنده ترين ريشه هاي حرکات خودبخودي توده ها علي رغم ضرورت دائمي خود، در مقاطع تاريخي خاصي نظير امروز ما، به لحاظ اثر بخشي و کارآمدي، نسبت به کار متمرکز و شورايي، در درجه دوم قرار مي گيرد.

با توجه به عمق ديرينه فعاليت هريک از رفقاي عزيز در دانشگاه تحصيلی خود، شناسايي افراد، روش کار آنها و حتي پيش بيني تاکتيک هاي اتخاذي از جانب رفقا، از سوي دانشگاه امري روشن و بديهي است. ذکر نکته مسبوق سبب هرچه کمرنگ تر شدن رفتار سياسي پوشيده و افزايش روزافزون هزينه هاي حقوقي درگيري ها مي گردد.و این در حالیست که پرهيز از مقوله عملکرد و تاکتيک آشکار، به هرجهت، يکي از ارکان سياست اصولي مورد توافق ميان همه ماست.

فراموش نکنيم اگر ترميدور زود هنگام جنبش چپ به سبب برخوردهاي پليسي حداکثري در اکسيون ۱۳ آذر سال گذشته توهمي بيش نبود، دليل آن فقط و فقط اتخاذ تاکتيک خودبخودي جبهه هاي گسسته از جانب همگي رفقا بود.

به ياد داشته باشيم بزرگترين دليل ضعف ما پراکندگي و ابهام حدود صريحاً مشخص ما است و

باز به ياد داشته باشيم هر گروهي جز با تصفيه خويش استحکام نمي يابد، پس بياييد حضور خود را عاري از اپورتونيست ها و رويزيونيست ها نموده و با اطمينان خاطر و يقين به رفقاي همراه نه تنها گامي عقب نگذاشته که دوگام به پيش رويم.

هشدار دهي ۴ نکته بالا مارا برآن داشت تا پيشنهاد برگزاري متشکل و متمرکز سالانه جهاني کارگران را در يکي از دانشگاه هاي تهران به همه رفقاي دور و نزديک ارائه نماييم.

ذکر اين نکته در پايان لازم است که رفقاي ما در تهران هزينه هاي گزافي را متحمل شده و مي شوند لذا ما دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب شهرستانها طراحي، هماهنگي و اجراي اين سالانه را بايد به تنهايي بر عهده بگيريم.

لازم است رفقاي کبير ما در دانشگاه ها و واحدهاي سراسر کشور اعلام نظر خود را مبني بر موافقت يا مخالفت و يا ارائه طرح هاي ديگرگون يا تکميلي را تا روز جمعه به تاريخ ۳۰/۱/۸۷ اعلام نمايند.تا متعاقبا نتیجه نهایی شور در همان تاریخ به اطلاع همه رفقا برسد.


زنده باد آزادي

زنده باد برابري


دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب ميبد

.

بیانیه دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب میبد

این آخرین هشدار است

جنبش دانشجویی آماده قیام است


دانشجویان مبارز! مردم سربلند ایران! آزادگان جهان!

جنبش دانشجویی روزهای بسیار سختی را می گذراند، بعد از قتل عام 67 کسی به خاطر ندارد که حجم بازداشت ها به این گستردگی بوده باشد و باید توجه داشته باشیم بعضی عوامل امنیتی با ایراد مصاحبه های ضد و نقیض سعی در آرام کردن فضای ملتهب این روزها دارند اما جنبش دانشجویی در طول تاریخش همواره بیدار بوده و فریب این جو سازی های بچگانه را نمی خورد، گیریم که چند نفر را هم ٱزاد کنید، اولا ما تا آزادی تک تک رفقای دربندمان از پا نخواهیم نشست و هر لحظه ای که این عزیزان را در محبس خود نگاه دارید بر جرم خود بیشتر افزوده اید، دوما در خوشبینانه ترین حالت که به غیر از چند نفر از لیدرها بقیه را آزاد کنید و به رسم کثیف 28 ساله تان فشار را بر رفقایمان زیادتر کنید تا به هدف شوم خود مبنی بر اعترافات تلویزیونی و یا هر نتیجه دروغ آمیز دیگری برسید، یقین داشته باشید هنگامی که عده ای از رفقای دربندمان بیرون بیایند و دوباره به ما بپیوندند خون تازه ای در رگ جنبش چپ ایران خواهد جوشید و اقدام ننگینتان را فاش تر خواهیم ساخت، شما مزدوران آنچنان کوته فکرید که می خواستید یک جنبش را اسیر کنید و فهمتان کشش ندارد که درک کند جنبش بصورت بالقوه در سراسر ایران ریشه دوانیده است و شما با این سرکوب خونینتان فقط جهت جنبش را رادیکال تر از پیش می کنید که این رادیکالیسم دقیقا هدف ما نیز هست.
حتی قوه ی قضاییه نیز در نامه ای به رهبری به این بازداشتیان بند 325 سپاه اعتراض کرده است، متاسفانه اخبار حاکی از آن بود که رفقایمان بارها به دلیل خونریزی به بهداری زندان اتقال پیدا کرده اند و فشار اآنچنان افزایش یافت که خبر خودکشی یکی از رفقا که احتمالا سعید حبیبی بوده به بیرون درز کرد، این به این معناست که آنچنان فشار غیر انسانیتان را بر زندانیانمان زیاد کرده اید که برای نجات خود و دیگران اقدام به بریدن رگ دستش کرده است، شما باید در دادگاه تاریخ به این جنایت های خود پاسخ دهید، چگونه می توانید چهره ای حق بجانب بگیرید وقتی که در همین سال گذشته حداقل سه دانشجو در زندان شما خودکشی کرده ان د وقتی که عدنان حسن پور به عنوان یک روزنامه نگار در انتظار اجرای حکم اعدام است وقتی تعداد بیشماری از فعالین جنبش زنان را در زندان شکنجه ی قرون وسطایی می کنید وقتی که محمود صالحی را در بیهوشی مطلق و با حال بسیار وخیم آنطور وحشیانه به تخت بیمارستان می بندید وقتی که دانشجویان پلی تکنیک را تا جایی که می توانید شکنجه ی جسمی و روحی می کنید، و قتی که زبان منصور اسانلو را با تیغ موکت بری می برید و قتی که بیش از 30 نفر اعدامی سیاسی در سال گذشته کرده اید وقتی ... این لیست جنایات شما را هیچ وقت نمی توان کامل کرد چرا که ثانیه به ثانیه ی عملکردتان جنایت و فحشا بوده شما به خشم انقلابی مردم سربلند ایران محکومید و دیر نیست که تاوان تمام جنایت هایتان را بپردازید.
این جمله را خطاب به رئیس جمهور مهرورز و عدالت طلب می گویم مبارک باشد که در دوره ی ریاست جمهوریتان رکورد سرکوب همه ی رییس جمهوران ایران را (به غیر از آقای خامنه ای در دهه 60) شکستید و نشان دادید چقدر به تک تک مردم ایران مخصوصا دانشجویان مهر می ورزید، نام خود را در تاریخ ایران سیاه تر نکنید، از خشم انقلابی مردم آزاده ی ایران بترسید که وعده ی همه ی ظالمان تاریخ است، شما باید دستور آزادی آزادی رفقای دربندمان را صادر کنید و بدانید هیچ نیرویی جلوی خیزش انقلابی خلق همیشه قهرمان را نمی تواند بگیرد و ما باز هم می گوییم تا آزادی تک تک شکوفه های زندانیمان از پا نخواهیم نشست و خورشید آزادی را به قیمت جانمان هم که شده بر تارک آسمان خواهیم نشاند، این آخرین هشدار است، جنبش دانشجویی آماده ی قیام است.

زنده باد پرچم سرخ مبارزات رادیکال دانشجویان

زنده باد آزادی برابری هویت انسانی

دانشجویان ازادیخواه و برابری طلب میبد
.

اعلام موجودیت دانشجویان ازادیخواه و برابری طلب میبد

بیانیه در محکومیت پروندهٔ نگران کنندهٔ

دانشجویان چپ




ارغوان!

بیرق گلگون بهار!

تو برافراشته باش!

شعر خونبار مني!

یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش!


چه سالها که گذر نکرد، چه دل هایی که نتپید،چه چشم هایی که خیس نشد، ...ارابه ی تاریخ بی رحمانه می چرخید، اما خاطره ها می جوشید، در سمفونی مشت های خونین جوانان این بار ...آری... از ورود نیکسون، آن دلقک فرومایه ی امپریالیست آغاز شد و آن سه دیگر گونه مرد شهید راه خلق گشتند و حماسه ای آغاز شد به نام 16 آذر ، حماسه ای که از مبارزه با امپریالیسم جهانخوار آمریکا آغاز شد و به جنبشی فراحکومتی تبدیل گشت ... جنبشی که در آن از صله و مدیحه سرایی خبری نبود ، جنبشی که افشا کننده ی پلشتی های تمامی حکومت های جابرانه بود ... فعالیتی که جنبش دانشجویی نام گرفت.
و سالها گذشت با تلخی ها و مرثیه های شکست های انباشته در قلب های خونین ستمدیدگان تاریخ، تا که جمعی از رفقای با شهامت دانشگاهی، 13 آذر در تجمعی به یاد ماندنی دوباره فریاد «آزادی، برابری» سر دادند و اینک در چهار زندان چندین نقب در محبسی پینوشه وار، اسیر گشته اند.
اکنون ما فعالین چپ میبد موج نگران کننده و سنگین سرکوب اخیر بر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب که با شکنجه های بسیار شدید جسمی و روحی آنان و اقدام به پرونده سازی سنگین به منظور صدور احکام بالا را قویاً محکوم کرده و اعلام می کنیم فشار بر دانشجویان باید متوقف شود، حالا که اخبار مبنی بر وخامت حال یکی از دانشجویان با عنوان بسیار مشکوک و سابقه دار «خودکشی» منتشر شده است نگرانی شدید خود را از ادامه ی این فشار های سنگین اعلام می داریم.


خطاب به احمدی پینوشه


هنوز گاهی از زمین لرزه ی رادیکال وار دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در گرانیگاه گستره ی دانشگاهی کشور یعنی دانشگاه تهران نگذشته بود که خبر تاسف انگیز توطئه ای وسیع در هیبتی سیاه تمامی فعالین دانشجویی خصوصاً فعالین چپ دانشجویی را خشمگین و غضبناک ساخت، خبر اتهام اخیر به فعالین مازندران مبنی بر بمب گذاری در نمایشگاه بسیج دانشگاه بابل عمیقاً دانشجویان را نگران ساخته است، این اتهام خبر از اقدام کور عده ای معلوم الحال برای پرونده سازی سنگین برای دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دارد و این موضوع نشان می دهد حالا که اقدام آنان بی نتیجه مانده است باید منتظر اقدام های دیگری برای ساختن پرونده های جدید و سنگین برای دانشجویان باشیم چرا که بازوی استبداد تصمیم گرفته تا حکم های سنگین برای آنها صادر کند.
اخباری که از 46 دانشجوی چپ بازداشت شده می رسد ما را به شدت نگران ساخته است، گزارشات موثق حاکی از آن بود که سه نفر از دانشجویان به نام های بهروز کریمی زاده، مهدی گرایلو و سعید حبیبی بارها به علت خونریزی شدید به بهداری زندان منتقل شده اند، خبر ها این احتمال را به ذهن ها متبادر می سازد که احتمالاً هدف همان گرفتن اعترافات تلویزیونی کذایی از دانشجویان است چرا که اتهام آنان غیر اقدام بر ضد امنیت ملی «مشارکت در توطئه ی دشمن» عنوان شده بود ، به هرحال تنها چیزی که آشکارا به چشم می آید فشار بسیار زیادی است که به این فعالین چپ وارد می شود که نهایتا روز سه شنبه یکی از زندانیان سیاسی به نام عمادالدین باقی طی ملاقاتی که با وکیلش داشته است خبر داده که یکی از دانشجویان در زندان به دلیل فشار های شکننده ی وارده بر او اقدام به خود کشی کرده و حال وخیمی دارد، خبرها حاکیست که این دانشجو که نامش اعلام نشده اما احتمالا باید سعید حبیبی باشد ، زیر فشارهای وارده اقدام به بریدن رگش کرده و از آنجایی که چندین خودکشی و مرگ مشکوک تا کنون در زندان های رِژیم اتفاق افتاده است ما به شدت نگرانی خود را نسبت به این موضوع اعلام می کنیم.
رشد و نمو جنبشی مستقل از اپورتونیست های خارج کشور و اصلاحات دروغین داخل کشور از دیرباز خواست تاریخی جامعه دانشگاهی کشور برشمرده می شد. امروز فعالین چپ دانشجویی دانشگاه های کشور در جبهه های گسیخته از هم اما یکصدا فریاد حق خواهی طبقات فرودست اجتماع اعم از کارگران معلمان و همه ی زحمت کشان ایران را سر می دهند، امروز چپ دانشجویی ایران بی تفاوت به دهن کجی های سازشکارانه ی رهبران چپ نمای جهان همچون چاوز، اورتگا، مورالس و سایر عمال امپریالیسم جهانی در بستر فاشیستی میهن خویش بر طبل آزادی و برابری همه ی خلق های تحت ستم و دیکتاتوری می کوبند: دانشگاه و دانشگاهیان در برابر شعار امروز شما آقایان که «هم شرقی هم غربی» است می ایستند و تا رهایی کامل خلق های تحت ستم خاورمیانه و جهان از پای نخواهند نشست و بدانید که سناریوی اخلالگری و وابستگی خارجی کهنه تر و تکراری تر از آن است که مردم ایران را بفریبد، بدانید که تجربه ی اعترافات تلویزیونی شما دیرگاهی است که به شکلی کمیک و طنزگونه در افکار عمومی نگریسته می شود و بی خوابی ها و افیون زدگی های شمایان ره به جایی نخواهد برد، بدانید که از هر قطره ی خون ژاله های دربندمان دشتستانی از شقایق برپا خواهیم کرد، بدانید که پرچم سرخ آزادی و برابری را با خون سرخمان هم که شده بر بام بلند شهر خواهیم نشاند، اینان هراسشان ز یگانگی ماست.


دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب ميبد